ارز دیجیتال

محبوب ترین مقاله ای که من تاکنون نوشتم این است: «چرا همه این ویژگی دیوانه کننده ارزهای دیجیتال را فراموش کرده اند؟!». این مقاله روزانه صدها بار توییت می شود و در رسانه های اجتماعی، پادکست ها و … مورد بحث قرار می گیرد.

بحث اصلی مقاله محبوب من این بود :

تغییر فرایند توزیع پول

اما من یک تکه مهم از این پازل را جا گذاشتم :

چطوری انجامش بدیم؟

این دقیقا چیزی است که من در این مقاله می خواهم درباره آن صحبت کنم.

شاید تعجب کنید که چرا من در مقاله قبلی حرفی از آن نزدم؟ این موضوع برنامه ریزی شده بود.

اول، راه های زیادی برای انجام این کار وجود دارد. این فقط یکی از راه ها است و من نمی خواستم فکر مردم را محدود کنم.

دوم، من با یک تیم مردمی کار می کردم تا تصورات و رویا ها را در زندگی وارد کنیم و من میخواستم چگونگی انجام آن را پیش خودم نگهدارم. اما اکنون دیدگاه من به دلیل بسیار خاصی تغییر کرده است :

من کار توزیع پول را سریع الاجرا می دانم.

اگر سریع تر حرکت نکنیم، ارزهای دیجیتال متمرکز و دولتی، رهبری را بر عهده خواهند گرفت و تمام امیدهای ما در پس گرفتن حقوق و حریم خصوصی از دست رفته، نابود خواهند شد.

دقیقا پلتفرم هایی مشابه با سیستم هایی که می توانند ما را آزاد کنند، ما را اسیر خواهند کرد.

بازی اصلی

قدرت های متمرکز در حال کار کردن برای ساخت نوعی پول دیجیتال هستند که می تواند تمام فعالیت های زندگی شما را پیگیری کنند.

این قدرت ها دقیقا قصد ساخت چه چیزی را دارند؟ همان سیستم فاسد فعلی اما با ویژگی های جدید و ارتقا یافته وحشتناک.

تصور کنید امنیت اکوئیفاکس و ذخیره اطلاعات شخصی شما به بلاک چین منتقل شده است. تصور کنید کنترل پول به سادگی در نژاد بشر خفقان ایجاد می کند. تصور کنید ردیاب ها و جاسوسان از طریق پول متمرکز در جیب و کیف پول همه مردم جهان باشد.

ژاپن در حال ساخت ارز دیجیتال ملی خود است. همینطور چین. هند تمام پول های کاغذی را غیرقانونی اعلام کرده و در سال های آتی آن را به صورت قانونی اجرا خواهد کرد. در حال حاضر سیستم شناسایی مبتنی بر بیومتریک و زیست سنجشی متمرکز هم بعضی از عادات و هزینه ها را ثبت می کنند، هرچند عموم مردم آن ها را قسم خورده می دانند که این کار را نمی کنند.

فکرش را بکنید اگر بزرگترین هیولاهای تاریخ مانند استالین دارای بلاک چین بودند.

در این صورت آن ها چه تهدیدات جدیدی می توانستند برای بشر ایجاد کنند؟

شما می توانید به راحتی آب خوردن از راه دور با مسدود کردن پول یک جامعه، مردمی را از گرسنگی قتل عام کنید و یا جلوی تجارت را بگیرید.

قطعا فرد دیگری هم به این موضوع فکر کرده است.

به عنوان یک جامعه ما نباید اجازه رخ دادن چنین اتفاقی را بدهیم.

ارزهای غیرمتمرکز باید برنده شوند. ارزهای دولتی و متمرکز وجود خواهد داشت و بسیاری از آن ها عالی خواهند بود. بسیار خوب. لازم نیست به این موضوع فکر کنید که ارزهای متمرکز چگونه از بین خواهند رفت. اتفاقی نمی افتد. اما قطعا آن ها برای افرادی که می خواهند جنبه های مختلف زندگی ما را کنترل کنند، بسیار وسوسه انگیز هستند و با استفاده از آن ها، شانس بزرگی برای فساد گسترده تر خواهند داشت.

کریپتو های غیرمتمرکز به دلیل قدرت، حریم خصوصی و امنیتشان، می توانند ارزهای متمرکز را از دور خارج کنند.

اما فقط در صورتی این اتفاق می افتد که آن ها زود تر از ازهای متمرکز وارد جریان اصلی شوند.

جریان اصلی به این معنا است که توزیع [غیرمتمرکز] پول، شکل واقعی به خود بگیرد.

با به دست گرفتن جریان توزیع پول، ما این بازی را به صورت گسترده رواج خواهیم داد و ضمانت پایداری آن وجود دارد. ما به نوعی سیستم را از یک فروشگاه ساده به یک نیروگاه انرژی جهانی تبدیل خواهیم کرد. این امر افراد زیادی را به این جریان اضافه می کند که با درک کاربرد آن، به گسترش جریان کمک خواهند کرد.

اگر به سرعت عمل کنیم، می توانیم با استفاده از بلاک چین پتانسیل و توانایی انسان را از خاکستر نظام سیاسی و موشکی، به سطح کاملا جدیدی از پتانسیل اقتصادی و توسعه، برسانیم.

غلبه بر تنگنا

یک موضوع قبل از اینکه وارد بحث فنی چگونگی انجام این کار شویم.

هر روز مردم برای کمک به ایده هایم اعلام آمادگی می کنند. آنها می خواهند وقت، پول و توصیه های خود را به من بدهند، اما مشکل اساسی این است که من در محدودیت و تنگنا هستم.

من نمی توانم تمام ایمیل ها را بخوانم، به هر سرور چتی روی کره زمین بپیوندم و همه را به سرعت به جلو هدایت کنم. من نمی توانم همه را سازماندهی و به همان مسیر هدایت کنم. من نمی توانم تمام این کارها را انجام دهم و صادقانه بگویم، نمی خواهم. من نویسنده هستم. من فقط یک فرد ایده پرداز هستم، نه یک فرد لجستیک و مدیر.

من سخت تلاش می کنم که از ذات وجودی خودم جدا شوم. من می توانم تمام وقت و انرژی خود را بر تحقیق، نوشتن و سخنرانی صرف کنم اما حتی این هم کافی نیست. اگر هزاران سال هم عمر کنم باز هم نمی توانم کاری که واقعا می خواهم را انجام دهم.

به همین دلیل تصمیم گرفتم منطقی رفتار کنم

حالا تنها یک پاسخ وجود دارد:

من یک ایده پرداز اوپن سورس برای هر کسی که بخواهد آن ها را بدزدد و به اجرا در بیاورد، هستم.

آن ها را برای پروژه های خود اجرا کنید. ایده ها را بررسی کنید. آن ها را تصور و درک کنید و به آن ها جان ببخشید. یا بگویید که آن ها به دردنخور هستند و نادیده بگیرید. این موضوع شخصی شماست و من اهمیتی  به آنچه شما انجام می دهید، نمی دهم.

من اینجا نیستم که با کسی بحث کنم . من نگران اینکه در نوشته های من کاستی پیدا شود نیستم.

چیزی که من به شما گفتم، ایده کلی و مفاهیم اولیه بود.

الگوهایی در الگوهای دیگر.

اگر مشکلی در نوشته من وجود داشته باشد، برنامه نویسی و نوشتن کد آن را حل خواهد کرد. اگر یک نقص عمده وجود دارد، کسی راهی برای مقابله با آن پیدا خواهد کرد. این که کار چگونه انجام می شود نیازمند شروع است. هیچ پیشرفتی بدون انجام کار وجود نخواهد داشت.

من این سنگ بزرگ را تا به اینجا حمل کرده ام. حالا شما به یک ماجراجویی فراخوانده شدید. اگر می خواهید دعوت مرا اجابت کنید، سنگ را به اوج ببرید.

به عنوان یک گونه، ما انسان ها وقتی صدها یا هزاران نیاز انتهایی، نسخه های مختلفی از یک ایده را به وجود می آورند و مجبور به رقابت هستیم، کارآمد تر می شویم. این همان DNA است، یک برنامه برای تکرار یک ایده اصلی، ایده زندگی! ما فقط یک سری سوئیچ های به هم پیوسته هستیم که برای رقابت و چالش های مختلف متولد شده ایم.

شما به من نیاز ندارید. من هر چیزی که بدانم را به رایگان در اختیار شما قرارخواهم داد و چیزی برای خود نمی خواهم به جز اینکه این ایده ها را شکوفا کنید.

خب بیایید انجامش بدیم.

چطور می توانیم توزیع پول را انجام بدهیم؟

فرایند اصلی توزیع پول در جهان

مرحله اول: طمع را از خود دور کنید.

اگر شما به جمع آوری بزرگترین حجم از کوین و ارزها فکر می کنید و یا اینکه در شبکه، هر فرد چگونه پول دریافت می کند، به چیزهایی غلطی تمرکز کرده اید.

اگر این مرحله را جدی بگیرید، همه ثروتمند خواهند شد. پس جزئیات را زیاد نکنید. آن را ساده بدانید و به جلو حرکت کنید. فقط بخش کوچکی از توکن ها را برای خود به عنوان بنبانگذار ذخیره کنید. طمع را از خود دور کنید.

تمرکز خود را بر روی ثروتمند شدن کل سیستم قراردهید.

پایه را برای همه رشد دهید و ارزش کل سیستم را افزایش دهید.

مرحله دوم: ایجاد یک کمپین وفاداری و برنامه بزرگ

قطعا نیاز به جمع آوری پول و جذب سرمایه گذار دارید. برای انجام این کار، باید یک ICO ایجاد کنید اما یک ICO کاملا متفاوت از آنچه معمولا انجام می دهند.

اولین کلید این است که یک ایده اصلی، یک نمونه اولیه و بعد از آن ICO را اجرا کنید. در حال حاضر به جز چند مورد، بقیه این کار را انجام نمی دهند. بقیه معمولا فقط یک گزارش عملکرد (White paper)، یک وب سایت نیمه کاره و مجموعه ای از ایده ها دارند که معمولا تا سه سال آینده هم عملی نخواهند شد.

سه سال زمان زیادی است و نباید اجرای یک پروژه خیلی طول بکشد. در این مدت ممکن است قدرت های مرکزی نسخه های فاسد خود را در بلاک چین ثبت کنند.

شما احتمالا در حال فکر کردن به نام کوینی هستید که قرار است سیستم شما را فعال کند. فعلا کوین را فراموش کنید. کوین قدم ابتدایی نیست.

سیستم شما باید با یک برنامه فوق العاده شروع شود نه کوین.

دوباره تاکید می کنم. کوین قدم بعدی است.

کوین چیز مهمی نیست بلکه این موتور است که یک حرکت را آغاز می کند. سوخت این موتور را بعد از ساخت موتور می توان نام گذاری کرد و یا روی اتریوم فعال کرد.

اکنون بر روی برنامه خود تمرکز کنید. شما چیزی می خواهید که قابل تنظیم و حتما قابل ارتقا به نسخه های بینهایت باشد.

چیزی مثل ویچت

این برنامه به عنوان یک برنامه چت شروع به کارکرد و حالا هزاران برنامه مختلف روی آن کار می کنند. در حال حاضر چیزی بیش از 800 میلیون نفر از آن استفاده می کنند. یک نسخه غیر متمرکز از آن، اگر درست و اصولی ساخته شود، جهان را تسخیر خواهد کرد.
چیزی که شما باید بسازید، برنامه ای است که بتواند در آینده به یک پلتفرم تبدیل شود.

پلتفرم شدن اساس این کار است. باید تمام پلاگین های کوچک و برنامه های ثانویه ای که دیگران می توانند روی سیستم شما اجرا کنند را پیش بینی کنید. پلترم جهانی بهتر است. لازم نیست که حتما یک برنامه چت باشد، این فقط مثال بود.

قسمت جالبش این جاست.

برای ساختن یک وفاداری و جلب توجه مردم در ICO، برای اولین بار کار سختی در جمع آوری بودجه خواهید داشت. شما باید برای همه چیزهایی که نیاز دارید پول تهیه کنید. جذب بازاریابان و برنامه نویسان، مدیران، آزمایش پروژه، سرویس نرم افزارSaaS، سرویس ابری و غیره، از جمله مواردی است که برای آن به پول نیاز دارید.

بعد می توانید بودجه را سه برابر کنید و هیچ کس به این موضوع توجه نکرده است. ما همیشه به ابزار و اهرم هایی که در اختیار داریم، بی توجه هستیم.

فرض کنیم به 25 میلیون دلار می رسد.

حالا باید خوب بگردید و همه پروژه های متن باز فوق العاده را که دوست دارید به پلتفرم شما اضافه شود را بررسی کنید.

وقتی که آن ها را شناختید، با توسعه دهندگان آن ها ارتباط برقرار می کنید و آن ها را برای سرمایه گذاری و شرکت پروژه آن در این پلتفرم تشویق می کنید.

چرا باید این کار را انجام دهید؟

چون حالا پروژه هایی دارید که از شما حمایت خواهند کرد. می توانید با برند این پروژه ها فعالیت کنید. حالا دیگر نیازی به بودجه بازاریابی ندارید.

شما بازاریابی کرده اید.

شما حالا برندهای تاثرگذار را به سایت خود اضافه کردید و و دز زمان اجرای ICO، خبرنامه های این برند ها برای شما اتریوم و بیت کوین زیادی به همراه خواهند آورد.
این یک معامله دو سر برد است. برای آن ها ریسکی ندارد و باعث سود می شود. همچنین شما

کیش و مات.

هر پروژه ای که مایل به کمک نیست، اساسا مشکل دار و غیرمنطقی است.

مرحله سوم: حرکت ساده و نامحسوس

لازم نیست توزیع پول را به شکل پیچیده انجام دهید. چیزی که شما نیاز دارید ظرافت، سادگی و سرعت عمل است.
تصور کنید از برنامه ویچت خود استفاده می کنید و مثل دوستان من از استیکرها در موقعیت های مناسب استفاده می کنید. Emoji. استیکر.استیکر.استیکر. متن

همسر من عاشق وایبر است.

وایبر خدای استیکرها است. به عنوان مثال، چندین استیکر از گربه ها به صورت رایگان در اختیار شماست و می توانید استیکرهای پولی را هم خریداری کنید.

حالا فکر کنید که خانواده شما در حال استفاده از این برنامه باشند. آن ها برای انجام دادن یک سری کارها در برنامه، یک پاداش دریافت می کنند، اما واقعا توجهی به آن ندارند.

شاید آن ها یک استیکر گربه خاص را به عنوان پاداش دریافت کنند. این یکی قابل توجه تر است. پیامی که روی صفحه می آید و در حال محوشدن است، یک گزینه “بیشتر” در انتهای جمله دارد. حالا کاربر روی بیشتر بدانید کلیک می کند.

برنامه او را به کیف پول پاداش خود می برد. او متوجه می شود که کلکسیونی توکن های پاداش دارد.  مارکتی هم برای خرید انواع استیکر در آن طرف دیگر برنامه است.

اما او نمی تواند استیکرها را با دلار یا دیگر ارزهای فیات خریداری کند. این یک برنامه غیرمتمرکز است و خرید فقط با توکن ها امکان پذیر است.

توکن هایی که او از برنامه به دلیل میزان استفاده دریافت کرده است، رایگان هستند. بنابراین می تواند به راحتی خرید استیکر را انجام دهد و یا اگر توکن هایش کافی نیست، می تواند از صرافی آن ها را خریداری کند.

تبریک میگوییم، شما برنامه قاتل خود را ساخته اید.

مرحله چهارم: توکن های پاداش را جهانی کنید

حالا باید روی طراحی یک کوین جهانی تمرکز کنید که با آن هرکسی در شبکه بتواند پرداخت را به راحت ترین شکل ممکن انجام دهد.

اگر این توکن ها فقط در سیستم شما کار کنند، بی ارزش خواهند بود. فکرش را بکنید که برای فروشگاه های مختلف مجبور به حمل کارت های اعتباری مختلف در جیب خود باشید.
پروژه شما نباید به این شکل باشد.

شاید هنوز در حال فکر کردن به این باشید که چگونه بیشترین سود را در کوین ها داشته باشید. زیاد به این مورد فکر نکنید حرص و طمع شما را افزایش می دهد و هدف اصلی نادیده گرفته می شود.
به میزان پاداش خودتان خیلی توجه نکنید. فقط روی چگونگی انجام آن تمرکز کنید. اگر پروژه ی خوبی داشته باشید، مطمئننا ثروتمند خواهید شد.

سعی کنید پس از اختصاص مقداری منطقی از توکن ها برای خود، بقیه را بین افراد در شبکه توزیع کنید.
توزیع پول در شبکه، به رشد سیستم کمک شایانی خواهد کرد و به سرعت آن را در جهان گسترش می دهد.
به طور خلاصه شما یک ICO موفق داشتید. شما پروژه های مختلف را در سهام خود شریک کردید. حالا یک برنامه دارید که واقعا کار می کند و تست شده است.
اکنون زمان گسترش آن است.
پروژه هایی که قبلا با آن ها مذاکره کردید، در موفقیت به شما کمک می کنند. حالا یک API و پلاگین مدیریت می سازید تا آن ها بتوانند برنامه های شگفت انگیز خود را به پلتفرم شما منتقل کنند.
حالا برنامه شما دارای ده ها ویژگی جدید برای ارائه به کاربران و مشتریان است.
این مشتریان گروه دیگری از مشتریان را به برنامه شما خواهند آورد. بنابراین شما محصول بعدی خود را ارائه می دهید:

یک API که توکن های جهانی را به پلاگین آن ها توزیع می کند.

تصمیم گیری در مورد اینکه چه کسی می تواند از این API استفاده کند، ابتدا باید نیمه متمرکز باشد و از فهرست مجاز پروژه ها و سیستم های بزرگ که قبلا وجود دارد، انتخاب شده باشد. اما در عین حال باید به طور مستمر برای فعالیت api به صورت غیرمتمرکز، تلاش کنید. نباید تا ابد متمرکز بمانید.

API شامل اتصال به یک بلاک چین امنیتی است و آن بلاک چین شاملی قوانینی برای محافظت در برابر سوء استفاده و تقلب است. به عنوان مثال، یک برنامه نمی تواند به سادگی هر کدام از توکن های جهانی را به یک کیف پول بسپارد. برای کشف تمام راه های تقلب در سیستم، باید یک تیم امنیتی داشته باشید تا باگ های آن را از بین ببرند.

بعضی از سوء استفاده ها اجتناب ناپذیر است، اما شما از قدرت بلاک چین برای صدور مجموعه ای جدید ازقوانین استفاده می کنید و تقلب در بلاک چین غیرممکن است.

اکنون می توانید از کلیدهای API ها و پروژه ها استفاده کنید. کلید ها می توانند تعداد توکن هایی را که می توان به دست آورد، تعیین می کنند. تنظیم کلید ها باید به طور مستقیم با مقدار اثر شبکه آن ها هماهنگ باشد. چند نفر می توانند به این پلتفرم وارد شوند؟ فرایند باید خودکار باشد.

این جمله را همیشه به یاد داشته باشید:

هر فردی که به شبکه شما اضافه می شود، به ارزش شما هم افزوده می شود.

برای بهترین شدن و رونق شبکه تلاش کنید.

اگر فقط خودتان را مهم بدانید، شبکه شما خواهد مرد.

تعادل داشته باشید. از سود خود مطمئن شوید اما سود کاربران را هم در نظر بگیرید. هرچه سود کاربران را بالا ببرید، قدم های شما بزرگتر خواهد بود.
آنچه که شما باید طراحی کنید این است: این توکن ها برای مردم سود آورهستند و و مردم برای بهره برداری از آن تلاش می کنند.

حالا تعداد زیادی از برنامه ها از کوین شما استفاده می کنند و کوین شما حالا جهانی است.

رشد ارزش شروع می شود. ارز شما کاربردی است و حتی مورد تجارت و سرمایه گذاری قرار می گیرد.

روز به روز مشتریان بیشتری سعی می کنند برنامه های خود را روی پلتفرم شما قراردهند.

شما سیستم را به سطح بعدی برده اید.

مرحله پنجم: ویزای مردمی

اکنون شما آماده ساختن بلاک چین خود هستید. تا قبل از این شما از بلاک چین اتریوم استفاده می کردید.

حالا باید به سطح بالاتری برسید. شما نیاز به یک DAO دارید اما نه هر DAO.

حالا باید یک سازماندهی عمیقا غیرمتمرکز بسازید. هر چه جهانی تر بهتر. این برنامه ریزی باید دقیق باشد و نباید عجله کرد.

DAO فقط مختص یک قرارداد هوشمند نیست.

DAO راهی برای ارتقا تمام پروژه های متن باز است.

همچنین یکی از دلایل ساخت بلاک چین این است که می توانید کمی در هزینه های شبکه صرفه جویی کنید. همانطور که شبکه رشد می کند یک جریان ثابت از پول را به خزانه DAO، از طریق قرارداد هوشمند تزریق می کند.

از آنجایی که جهان به سمت ارزهای دیجیتال پیش می رود، قدرت DAO شما روز به روز بیشتر خواهد شد.

تبریک میگوییم، شما اکنون در سطح Visa 2.0 هستید.

اما بر خلاف ویزا، شما فقط در جهت سود خود صرفه جویی نمی کنید. با این کار شما به بهبود توکن و افزایش ارزش آن برای همه تلاش خواهید کرد.

DAO یک عمل اقتصادی کاملا صحیح و منصفانه است.

زیرمجموعه های DAO یا همان sub-DAO ها جریان ثابت درآمد را از طریق قراردادهای هوشمند دریافت خواهند کرد که تاثیر شگفت انگیزی خواهد داشت.

شما در شبکه مالی خود، به فساد کالی پایان داده اید
و این واقعا انقلابی خواهد بود.

حالا تیم های توسعه دهنده دیگر مجبور به تصمیم گیری در مورد اینکه آیا یک چیز مفید بسازند یا چیزی که فروش برود؟ نیستند. آن ها بر کیفیت تمرکز خواهند کرد و اگر مفید باشد، مردم به صورت مستقیم آن را خواهند پذیرفت.

این موضوع باید به دقت تعیین شود تا شایسته سالاری در شبکه وجود داشته باشد و هر کس نسبت به زحماتش سود ببرد.

مرحله ششم: درآمد پایه جهانی

حالا به قسمت شگفت انگیز قضیه رسیدیم.

شما بلاک چین خود را با دو نوع توکن جدید ارائه می دهید.

یکی از آن ها توکن های ذخیره است و دیگری توکن های مصرفی (چیزی که در پروژه استیم هم وجود دارد)

توکن های ذخیره ، مانند بیت کوین یا طلا، ضد تورم هستند و به آرامی بر ارزش آن ها افزوده می شود. هدف این است که مردم بتوانند آن ها را ذخیره کنند و بتوانند در زمانی خاص با آن ها خرید کنند. این کوین ها برای خرج کردن مداوم ارزشی نخواهند داشت و ذخیره کردن، آن ها را به مرور ارزشمند خواهد کرد. برنامه ریزی باید به گونه ای باشد که این توکن ها به مرور زمان بیشتر شوند و به دارندگان سود بیشتری برسانند.

در حالت خوشبینانه، مردم به جای استفاده از اعتبارات که جهان را به نابودی می برد، می توانند از این ارزها برای خرید خانه یا ماشین استفاده کنند.
توکن بعدی، توکن مصرفی است

این ارز نقطه مقابل توکن های ذخیره است. توکن مصرفی ممکن است کمی تورمی باشد. نکته مهم این است که ثبات داشته باشد. ثبات در ارزش باعث می شود که پول حرکت کند و این چیزی است که شما می خواهید. این ارز در پلتفرم شما می تواند به طور مداوم در خرید و فروش استفاده شود. برای خرید استیکرها، بلیط اتوبوس و…
پول انرژی است.
شناور و در جریان است.

هرچقدر که توکن های مصرفی سریعتر در گردش باشند، اقتصاد هم سریعتر بهبود می یابد یا هر چقدر که مردم توکن های ذخیره را بیشتر نگهداری کنند، سیستم برای شوکه ناگهانی آماده تر استو
وقتی که بلاک چین خود را طراحی می کنید، افراد موجود در شبکه همه به کلاینت ویا ماینر تبدیل خواهند شد. هر شخصی به صورت تصادفی به استخرها می رود وامنیت بلاک چین را با فرایند اثبات کار تضمین می کند. حالا هر فرد نسبت به فعالیت خود در شبکه کسب درآمد خواهد کرد.

این یک اثبات کار توزیع شده است. همه برای شبکه کار می کنند و همه از این کار راضی هستند. پس غیرممکن ها ممکن خواهند شد.
کار بین همه توزیع می شود و نسبت به فعالیتشان پاداش دریافت خواهند کرد.

حالا شما توانستید پول را در شبکه بین همه توزیع کنید.

شما پول را در جوب آب نمی ریزد.

شما در حقیقت پول را بین کسانی که کار می کنند، توزیع می کنید.

همه این ها باعث ایجاد یک سیستم درآمد پایه جهانی (Universal Basic Income) می شود ، اما به دلیل آن که پول خود به خود توزیع نمی شود، توکن ها به مرور زمان ارزش خود را از دست نخواهند داد. همچنین، چون خود شما توسعه دهنده آن هستید، می توانید با بررسی شرایط و استراتژی های مختلف و گسترش آن ، از ارزش توکن ها محافظت کنید.

شاید این ابهام به وجود بیاید که این یک ارز کمونیستی است اما سیستم درآمد پایه جهانی فقط یک امتیاز است و با فعالیت بیشتر می توان کسب درآمد بیشتری داشت. هیچ کس در سیستم محدود نیست.
همه افراد در این سیستم برای کسب درآمد بیشتر آزاد هستند.

شش قانون موفقیت کریپتو

شش مرحله ساده که به شما گفتم
این شش مورد تمام چیزی است که به تغییر جریان موجود کمک می کند.
اما انجام آن آسان نیست.
انجام هر قدم تضمین شده نیست و ممکن است بر خلاف تصور شما باشد. اگر خیلی حریص باشید یا سعی کنید سیستم را فقط برای ثروتمند کردن خود طراحی کنید، به یکی دیگر از قدرت های مرکزی، فاسد و نفرت انگیز تبدیل خواهید شد.
اما اگر بتوانید با دید روشن به موضوع نگاه کنید و همه را در ثروت سیستم شریک بدانید، یک دستگاه اقتصادی غیر قابل توقف در جهان خواهید ساخت
این سیستم می تواند تمام جوامع را درگرگون کند.

اما باید به سرعت حرکت کنید. در حال حاضر سیستم اقتصادی ما به سمت یک فاجعه پیش می رود. قصور و اشتباهات ما زیاد است. سلاح های ما می توانند زمین را مانند یک تخم مرغ نابود کنند. میدان جنگ کوچک و سلاح ها بسیارند.

در این زمان اگر سیستم این گونه حرکت کند، نتیجه آن بی سابقه خواهد بود. وقتی تمدن ها در گذشته سقوط کردند، کوچکتر و محلی تر می شدند و آسیب در حوزه نفوذ آن ها محدود بود.

در گذشته، زمین غیر متمرکز بود. اما امروز یک جامعه جهانی داریم. این حقیقت است حتی اگر نخواهیم آن را باور کنیم و مایل باشیم به گذشته برگردیم. این اتفاق نمی افتد. هیچکس نمی تواند به گذشته برگردد. حمایت گرایی بی فایده است.

تنها راه حل این است که جامعه جهانی ما ضد آسیب شود.
امروزه ما خانه هایی از شیشه ای داریم (اشاره به عدم حریم خصوصی واقعی) همه چیز پیچیده و به هم متصل است. اقتصاد فعلی، ما را محدود کرده است. این روزها ما آینده را به امروزمان می فروشیم.

ما به سرعت به سمت نابودی پیش می رویم.

اگر سریعا جلوی آن را نگیریم، هشدار معروف انیشتین تعبیر خواهد شد.
“من نمی دانم در جنگ جهانی سوم با چه سلاح هایی خواهید جنگید، اما قطعا در جنگ جهانی چهارم با چوب و سنگ با هم خواهید جنگید.”

یا نابود خواهیم شد و یا از خواب غفلت بیدار می شویم.

ما می توانیم قبل از آنکه خیلی دیر شود، شرایط را تغییر دهیم و دنیایی بهتر برای همه ایجاد کنیم.

شما به ماجراجویی فراخوانده شدید. باید به چشم انداز طلایی و اینکه می توانیم تغییر کنیم، ایمان داشته باشید.

تبدیل شدن به یک انسان حریص که در تلاش برای کنترل همه چیز است، باعث می شود که سیستم با شرایط متمرکز برای کسب سود شما فعالیت کنید. بنابراین سیستم شکست خواهد خورد و بدنامی آن تا ابد برجا خواهد ماند.

اما اگر شما بتوانید از شهوت خود برای کسب قدرت انحصاری جلوگیری کنید، جهان را تسخیر خواهید کرد.

تمام چیزی که باید انجام دهید تمرکز بر روی هدف اصلی است.

اگر این کار را انجام دهید، شاهکارتان تا ابد در ذهن ها خواهد ماند.

شاید شما جهان را نجات دهید.